Friday, September 06, 2002
جامعه معدني
آريا از وبلاگ هيس در وبلاگ وبلاگ عمومي نامه اي نوشته و اعلام كرده كه به دليل مزاحمت هايي كه
براي خودش و خانواده اش ايجاد شده از جمله كنترل تلفن و ... ديگر در وبلاگش نخواهد نوشت.. مي گويد من ترجيح مي دهم ننويسم تا آنچه كه آنان مي خواهند بنويسم.
يعني اينكه اولا كه ديگر هيس نخواهد نوشت. دوم اينكه بقيه هم حواسشان جمع باشد كه اگر پايشان را از گليمشان درازتر كردند عواقبي چنين در انتظارشان است.. ..يعني يا آنچه ما مي خواهيم بنويسيد يا از هك كردن هم پا را فراتر مي گذاريم وخانواده تان و تلفنتان را هك مي كنيم...بعدش هم كه ديگه هيچي....
مي خواهم بپرسم آرياي عزيز از اول اينها رانمي دانست كه اسم و آدرس و تلفنش را تبليغ مي كرد؟ اينهمه در وبلاگستان مي نويسند كه اگر بر خلاف ميل آقايان مي نويسيد اله و بله كنيد. . مهم اين است كه افكارمان را بگوييم و در موردشان بحث كنيم. لازم نيست همه اسم و آدرس ما را داشته باشند. اينجا امريكا و اروپا نيست. براي يك تي شرت به اعدام محكوم مي كنند . يادم هست حسن آقا يك بار در مورد روش هاي نوشتن وبلاگ به طور سالم!!! مفصل نوشته بود. كاش آن قسمت را دوباره بگذارد كه بشود ازشان استفاده كرد. اين هم يك اثبات ديگر بر اينكه اينجا دمكراسي حاكم نيست. ترس و وحشت است كه حكم مي راند. كجاست دولت اصلاح طلب كه حتي نوشته هاي يك جوان وبلاگ نويس را نمي تواند تحمل كند.
. .
ببينيد پول هاي مملكت كه بايد براي ساختن اين جامعه به كار برود در چه را ه هايي خرج مي شود. كنترل تلفن وبلاگ نويس ها. واقها كه آفرين به اين دولت شمعداني با اين جامعه معدني اش.
متشكر از هيس عزيز كه به جاي پرت و پرت نوشتن ترجيح دادي ننويسي. يعضي وقت ها سكوت هم يك جور صداست.
گفتگوي تمدن ها خوب است اما براي بقيه دنيا
جامعه معدني خوب است اما براي همسايه......
آريا از وبلاگ هيس در وبلاگ وبلاگ عمومي نامه اي نوشته و اعلام كرده كه به دليل مزاحمت هايي كه
براي خودش و خانواده اش ايجاد شده از جمله كنترل تلفن و ... ديگر در وبلاگش نخواهد نوشت.. مي گويد من ترجيح مي دهم ننويسم تا آنچه كه آنان مي خواهند بنويسم.
يعني اينكه اولا كه ديگر هيس نخواهد نوشت. دوم اينكه بقيه هم حواسشان جمع باشد كه اگر پايشان را از گليمشان درازتر كردند عواقبي چنين در انتظارشان است.. ..يعني يا آنچه ما مي خواهيم بنويسيد يا از هك كردن هم پا را فراتر مي گذاريم وخانواده تان و تلفنتان را هك مي كنيم...بعدش هم كه ديگه هيچي....
مي خواهم بپرسم آرياي عزيز از اول اينها رانمي دانست كه اسم و آدرس و تلفنش را تبليغ مي كرد؟ اينهمه در وبلاگستان مي نويسند كه اگر بر خلاف ميل آقايان مي نويسيد اله و بله كنيد. . مهم اين است كه افكارمان را بگوييم و در موردشان بحث كنيم. لازم نيست همه اسم و آدرس ما را داشته باشند. اينجا امريكا و اروپا نيست. براي يك تي شرت به اعدام محكوم مي كنند . يادم هست حسن آقا يك بار در مورد روش هاي نوشتن وبلاگ به طور سالم!!! مفصل نوشته بود. كاش آن قسمت را دوباره بگذارد كه بشود ازشان استفاده كرد. اين هم يك اثبات ديگر بر اينكه اينجا دمكراسي حاكم نيست. ترس و وحشت است كه حكم مي راند. كجاست دولت اصلاح طلب كه حتي نوشته هاي يك جوان وبلاگ نويس را نمي تواند تحمل كند.
. .
ببينيد پول هاي مملكت كه بايد براي ساختن اين جامعه به كار برود در چه را ه هايي خرج مي شود. كنترل تلفن وبلاگ نويس ها. واقها كه آفرين به اين دولت شمعداني با اين جامعه معدني اش.
متشكر از هيس عزيز كه به جاي پرت و پرت نوشتن ترجيح دادي ننويسي. يعضي وقت ها سكوت هم يك جور صداست.
گفتگوي تمدن ها خوب است اما براي بقيه دنيا
جامعه معدني خوب است اما براي همسايه......